نکات مهمی در مورد زندگی و سواد مالی برای نسل Y
رسیدگی به امور مالی شخصی میتواند بسیار سخت باشد. برای بچههای نسل هزاره (کسانی که در اواخر دهه ۱۹۷۰ تا اواسط دهه ۱۹۹۰ به دنیا آمدهاند، این افراد را با عنوان نسل Y نیز میشناسند)، وضعیت پیچیدهتر است. برای نسل Y، هزینه زندگی همچنان در حال افزایش است، در حالی که دستمزدها به سختی رشد میکند و قدرت خرید افراد متناسب با تورم افزایش پیدا نمیکند. قیمت مسکن بسیار بالاست، به این معنی که خرید ملک برای بسیاری از بچههای این نسل ممکن نیست و درنهایت، وقتی نوبت به بازنشستگی میرسد، اغلب آنها مقدار کمی پسانداز دارند. بنابراین، این نسل با مجموعهای از چالشهای اقتصادی و مالی منحصربهفرد مواجه است. درنتیجه، خواندن کتاب سواد مالی برای نسل Y برای نسلی که میخواهد بر امور مالی خود مسلط شود، ضروری است. کانر ریچاردسون (Conor Richardson) در این کتاب راهحلهای مالی سادهای را برای چالشهای اقتصادی منحصربهفرد و استرسزا که بسیاری از اعضای این نسل تجربه میکنند، ارائه میدهد.
اعتماد به نفس چه رابطهای با وضعیت مالی دارد؟
بزرگترین دارایی شما اعتماد به نفس است. اعتماد به نفس به شما قدرت میدهد تا پول را کنترل کنید و تصمیمات مالی هوشمندانه بگیرید. اعتماد به نفس به میزان درآمد شما هم وابسته نیست. شما ممکن است درآمد بالایی داشته باشید، اما اعتماد به نفس کافی برای تبدیل دستمزد خود به آزادی مالی را نداشته باشید. برعکس، ممکن است دستمزد متوسطی داشته باشید و با اعتماد به نفس مالی، بتوانید درآمد خود را به ثروت پایدار تبدیل کنید.
اگر از نگاه کردن به موجودی بانک خود میترسید یا پسانداز برای بازنشستگی را غیرممکن میدانید، احتمالا اعتماد به نفس مالی ندارید. البته این قابل درک است. سیستمهای مالی به گونهای طراحی شده که مردم را سردرگم کرده و اعتماد به نفس آنها را تضعیف میکند. به عنوان مثال، بانکها میخواهند که ما کارمزد بیشتری بپردازیم. رسانهها و تبلیغات ما را با پیامهایی برای خرید چیزهایی مثل کیف یا موبایل بمباران میکنند و حواس ما را از هدف اصلی یعنی امنیت مالی دور میکند.
این وضعیت توضیح میدهد که چرا بسیاری از ما بدهکار میشویم یا خریدهای غیرضروری انجام میدهیم. اما بیایید قضیه را طور دیگری ببینیم. سوابق مالی بد به این معنی نیست که شما به طور ذاتی از نظر مالی در شرایط بدی هستید. بلکه شما فقط مهارت و دانش کافی برای مدیریت پول خود را ندارید.
یکی از عوامل کلیدی که مانع از اعتماد به نفس مالی شما میشود این است که نمیتوانید موفقیت مالی را به درستی تصور کنید. بسیاری از ما تصور نادرستی از موفقیت مالی داریم. ما ثروت را با داراییهای ململوس تصور میکنیم: خانه، اتومبیل، لباس مارکدار، غذای گرانقیمت و تعطیلات. اما این تصویر از موفقیت مالی کاملا نادرست است و بدتر از آن، میتواند ما را به تصمیمگیری نادرست برای داشتن زندگی لوکس سوق دهد.
درس اول سواد مالی برای نسل Y این است که اگر میخواهید به موفقیت مالی واقعی برسید، نباید فقط در جهت به دست آوردن کالاهای ملموس حرکت کنید. در عوض، باید به سمت استقلال مالی بروید. وقتی از نظر مالی مستقل هستید، بدهی ندارید و زندگی شما به دستمزد وابسته نیست.
بدهی، مانع اصلی آزادی مالی است
بدهکار بودن میتواند تجربهای تلخ باشد. دوستان شما در اینستاگرام خریدهای جدید خود را به رخ میکشند، در حالی که شما تا ساعت ۳ صبح بیدار هستید و فکر میکنید آیا میتوانید چک خود را پاس کنید یا خیر؟
برای شروع، تمام بدهیهای خود را فهرست کنید. وسوسهانگیز است که از بدهیهای بزرگ شروع کنید، اما از نظر استراتژیک، بهتر است اول کوچکترین بدهیهای خود را پرداخت کنید. محققان دانشگاه نورث وسترن اثبات کردهاند که پرداخت بدهیهای کوچکتر باعث ایجاد حس حرکت میشود. افرادی که از این رویکرد پیروی کردند، به طور کلی، احتمال بیشتری برایشان وجود داشت که بقیه بدهیهای خود را هم پرداخت کنند.
شما میتوانید با ایجاد یک بودجه اولیه، به هدف خود برسید. این بودجه فقط حول یک هدف طراحی شده است: داشتن یک زندگی بدون بدهی. درآمد و هزینههای خود را مشخص کنید و سپس هزینههای خود را از درآمد خود کم کنید. هر چه باقی میماند باید مستقیما برای پرداخت بدهی هزینه شود. کاهش هزینهها یا افزایش درآمد، توانایی شما برای پرداخت بدهی را افزایش میدهد. پس درس دوم سواد مالی برای نسل Y این است که از شر بدهی خلاص شوید.
نکته یک: آزادی مالی و بدهی ناسازگار هستند. حذف بدهی باید اولین اولویت مالی شما باشد.
نکته دو: وقتی بدهکار هستید، هر پولی که دارید باید صرف پرداخت بدهی شود. اما وقتی بدون بدهی هستید، میتوانید درآمد اضافی خود را سرمایهگذاری کرده و ثروت تولید کنید.
نیاز نیست که از تمامی لذتهای زندگی دست بکشید
نسل Y ترجیح میدهند پول نقدی که به سختی به دست آوردهاند را صرف خرید نان تست و آووکادو کنند تا پسانداز. با این حال، با کمک یک بودجه مناسب، آنها هم میتوانند نان تست با آووکادو بخورند و و هم پسانداز داشته باشند.
بیشتر مردم بودجهبندی را با حذف خریدهایی غیرضروری، اما هیجانانگیز که به زندگی معنا میدهند، یکی میدانند. اما راز بودجهبندی در خساست نیست، بلکه لازم است به خریدهایی اولویت بدهیم که بیشترین لذت را به همراه میآورند.
یک فرمول پرکاربرد در سیلیکونولی (Silicon Valley) وجود دارد که به قانون ۸۰/۲۰ معروف است. ایده اصلی این است که هشتاد درصد تاثیر را میتوانیم در بیست درصد عوامل ردیابی کنیم. بنابراین، بهترین استراتژی در سواد مالی برای نسل Y این است که حجم کوچکی از خریدهای خود را شناسایی کنید که بیشترین لذت را به همراه داشته باشد.
اول از همه هزینههای ثابت مانند اجاره، قسط بانک و قبضهای ماهانه هستند. پس از آن هزینههایی که برای شما باقی میماند، هزینههای متغیر یا همان به اصطلاح خریدهای غیرضروری است. در این قسمت باید مشخص کنید که کدام گروه از هزینههای متغیر، بیشترین لذت را برای شما به ارمغان میآورند.
میتوانید از روش سنتی ثبت صورتحسابها استفاده کنید: تمام هزینههای متغیری را که به شما حس خوبی دادهاند، شناسایی کنید و دور تمام هزینههای متغیری که چندان لذتبخش نبودهاند، خط قرمز بکشید. ممکن است از تعداد خریدهای بیهیجانی که در هر ماه دارید تعجب کنید. اینها همان هزینههایی هستند که باید حذف شوند.
هزینههای بیمعنی از فردی به فرد دیگر متفاوت است. اگر به طور جدی عاشق قهوه هستید، حتی یک لحظه هم به کاهش مصرف قهوه صبحگاهی خود فکر نکنید. اما اگر قهوه روزانه خود را از سر عادت و با بیعلاقگی مینوشید، ممکن است بتوانید آن را حذف کنید.
هنگامی که خریدهای بیمعنی خود را حذف کردید، هر ماه پول نقد بیشتری برای استفاده خواهید داشت. مهم است که این پول نقد اضافی یا برای پرداخت بدهی و یا برای افزایش ثروت صرف شود، بنابراین مطمئن شوید که این پول هرگز در حسابی قرار نگیرد که با آن مخارج جاری خود را انجام میدهید.
روی قدرت پول حساب کنید
شما برای پول خود سخت کار میکنید، اما آیا پول شما هم برای شما کاری میکند؟ وقتی سرمایهگذاری میکنید، پول خود را به کار وا میدارید. با این کار میتوانید به سرعت سرمایه خود را افزایش دهید.
اما سرمایهگذاری چطور کار میکند؟ در اینجا اصل اساسی این است که پول، قدرت خرید دارد. وقتی این پول در حساب شما قرار دارد، به قدرت پول دسترسی ندارید. قرض دادن پول به شخص ثالث، مثل بانک یا یک صندوق، به آنها این امکان را میدهد که از پول شما برای کسب سود استفاده کنند. در ازای آن، شخص ثالث درصدی از سودی که با سرمایه شما به دست آورده است را به شما ارائه میدهد. با این حال، یک گرفتاری جدی وجود دارد. اگر آن شخص ثالث سود نکند، به شما هم سودی نمیرسد. حتی گاهی ممکن است سرمایه اولیه خود را از دست بدهید. به همین دلیل، سرمایهگذاری عاقلانه، مطمئنترین راه برای رشد مالی شماست.
وقتی نوبت به سرمایهگذاری میرسد، چند گزینه دارید. رایجترین گزینهها عبارتند از:
بسیاری از مردم سرمایهگذاری را با خرید سهام شروع میکنند، یعنی آنها بخشی از مالکیت یک شرکت را خریداری میکنند. این سهام به صورت برگههای بهاداری منتشر میشود که مقدار کوچکی از مالکیت یک شرکت است. هنگامی که شما مالک بخشی از یک شرکت هستید، بخشی از هر سودی را که شرکت به دست میآورد دریافت میکنید.
اگر سرمایهگذاری در سهام جذاب به نظر نمیرسد، سعی کنید در یک صندوق سرمایهگذاری مشترک سرمایهگذاری کنید. صندوقهای سرمایهگذاری مشترک توسط تعداد زیادی سرمایهگذار خرد، تامین مالی میشوند. سپس سرمایههای جمعشده توسط مدیر صندوق سرمایهگذاری میشود. داشتن یک مدیر صندوق حرفهای نیاز شما را به تحلیل از بین میبرد و یک گزینه عالی برای کسانی است که از مشارکت مستقیم خود در بازار سهام اطمینان ندارند.
پیام کلیدی کتاب
بسیاری از افراد نسل Y به دلیل چالشهای اقتصادیای که با آن روبهرو هستند، احساس بدی دارند و اغلب نمیتوانند امور مالی خود را مدیریت کنند. اما گامهای سادهای مانند یادگیری بودجهبندی، پسانداز، سرمایهگذاری در املاک و سهام، میتواند یک فرد معمولی را در مسیر موفقیت مالی قرار دهد. اگر نسل Y بتواند اعتماد به نفس خود را برای ایجاد عادات مالی سالم به دست بیاورد، میتواند وضعیت مالی خود را اصلاح کند.