۷ گام ساده برای رسیدن به استقلال مالی
در جامعه امروز، مشکلات مالی میتوانند بار سنگینی بر دوش ما قرار بدهند و استقلال مالی را از ما دور کنند. اما آیا میدانید چطور میتوانید به استقلال مالی برسید؟ در این مطلب از رده به بررسی ۷ گام ساده برای رسیدن به استقلال مالی میپردازیم. با دنبال کردن این ۷ مرحله و اعمال تغییرات مالی مناسب، شما هم میتوانید به استقلال مالی برسید و از زندگی بدون بدهیها و تنگناهای مالی لذت ببرید.
گام اول: ابتدا تاریخچه مالیتان را بررسی کنید
محاسبه پولی که وارد زندگی شما میشود کمک میکند تا تصویر درستی از رابطه خودتان با درآمدتان داشته باشید. مثلا ممکن است که با وجود درآمد کم هم همیشه احساس امنیت مالی داشته باشید، اما در هنگام بررسی تاریخچه مالی، متوجه شدهاید که که این حس صرفا به دلیل حمایت دیگران بوده است، نه مدیریت صحیح خودتان. یا همیشه احساس میکردید که درآمدتان کم است، اما بعد از بررسی تاریخچه مالی متوجه شدید که اتفاقا درآمدتان خوب بوده و این شما هستید که مدیریت درستی نداشتید. اینجاست که باید رابطه خودتان را با درآمدتان اصلاح کنید.
ابتدا مجموع درآمد ناخالصتان را در طول سالهایی که کار کردهاید بسنجید. این مبلغ باید شامل همه چیز (از اولین تا آخرین دریافتیتان) باشد. مطمئن شوید که این مقدار را طوری تنظیم کردهاید که درآمدهای گزارشنشده مثل پاداشها، هدایای اعضای خانواده و درآمدهای متفرقه را هم شامل شود. چقدر از آنها را به خرید داراییهای مختلف (زمین، خانه، سهام، طلا و غیره) اختصاص دادهاید؟ همه چیز را روی کاغذ بیاورید. محسابهتان باید صادقانه و دقیق باشد، پس به خودتان دروغ نگویید.
گام دوم: چقدر حقوق میگیرید؟
هر کدام از ما کمتر از ۹۰۰۰ ساعت در سال داریم و شکی نیست که زمان باارزشترین دارایی هر فرد است. بنابراین وقتی صبح از خواب بیدار میشوید، سرکار میروید و در ازای دریافت حقوق، بیشتر وقت خود را صرف شغل خود میکنید، باید بدانید که این زمان به چه مقدار پول تبدیل شده است.
نکته: با محاسبه دستمزد واقعی ساعتی، از وضعیت مالی فعلی خود باخبر باشید.
محاسبه دستمزد واقعی ساعتی را با تعیین مقدار واقعی زمان و هزینهای که صرف حفظ شغلتان میشود شروع کنید. برای این کار جدولی با ۳ ستون بکشید. ستون اول را به مقدار ساعت کاری در هفته، ستون دوم را به درآمد هفتگی و ستون سوم را به درآمدتان به ازای هر ساعت اختصاص دهید. به عنوان مثال، اگر به ازای 40 ساعت در هفته، 4 میلیون تومان به صورت خالص دریافت میکنید، یعنی درآمد شما 100 هزار تومان در ساعت است.
در مرحله بعد باید ساعتها و هزینههای جانبی مربوط به کار را در نظر بگیرید. مثلا اگر خارج از خانه کار میکنید، مدت زمانی که در مسیر هستید و هزینههایی مانند بلیط اتوبوس، مترو، بنزین و غیره را در نظر بگیرید. علاوهبر این هزینهها، اگر برای کارتان چیزی میخرید، مانند لپتاپ، کفش، کیف و غیره را هم حتما بنویسید.
یک بار دیگر به جدول خود سر بزنید و تمام این زمانها را به ستون ساعات هفتگی خود اضافه کنید. همچنین هزینههای خود را از درآمد هفتگیتان در ستون دوم کم کنید و درنهایت، دستمزد واقعی ساعتی خود را محاسبه کنید. اکنون با دانستن دستمزد واقعی ساعتی خود، میتوانید تصور بهتری از میزان انرژی صرف شده در زندگیتان داشته باشید.
گام سوم: هزینههای ماهانه را دستهبندی کنید و به دنبال گرههای مالی باشید
گروهبندی هزینهها باید به منطقیترین شکل ممکن انجام شود. بسته به سبک زندگی هر فرد، این گروهبندی متفاوت است. مثلا اگر میخواهید هزینههای خورد و خوراکتان را دستهبندی و پیگیری کنید، باید بسته به سبک زندگی منحصر به فرد خود، زیرمجموعههایی مانند هزینه غذا برای مهمانان، هزینه تنقلات، هزینه رفت و برگشت به فروشگاه و غیره را در نظر بگیرید. بعد از دستهبندی هزینهها و مشخص شدن جزئیات آنها، دوباره یک جدول بکشید. این جدول باید فهرستی از همین نکات باشد. در پایین جدول هم بخشی را برای فهرست کردن درآمد خود قرار دهید که با بخشهایی مانند حقوق، پاداش، اضافهکاری و غیره از هم جدا شود. سپس کل هزینههایتان را از مجموع درآمدتان کم کنید تا از پسانداز ماهانه خود مطلع شوید.
با طراحی چنین جدولی ممکن است از هزینهای که در ماه صرف لوازم آرایشی یا قهوه خوردن میکنید حیرتزده شوید؛ اما وقتی میفهمید چقدر زمان برای خرج کردن این پول صرف کردهاید و در ازای آن، چقدر کار کردهاید، احتمالاً حسرت بخورید.
برای به دست آوردن نشتی هزینه و زمان، دوباره سری به جدول بزنید. پولی که برای هر دستهبندی خرج میکنید، بر دستمزد واقعی ساعتیتان در جدول اول، تقسیم کنید. برای مثال اگر 500 هزار تومان برای خرید مجلاتی خرج میکنید که چندان هم وقتی برای خواندنشان نمیگذارید و درآمدتان هم ساعتی ۵۰ هزار تومان است، یعنی شما 10 ساعت از کل زمان مفید آن ماه و زندگی خود را صرف خرید چیزی کردهاید که اصلاً سودی برای شما ندارد.
حالا با یادداشت کردن این مورد احتمالش زیاد است که دفعه بعد که از جلوی یک دکه روزنامه فروشی رد میشوید، دیگر هیچ نگاهی به مجلهها نیندازید.
گام چهارم: پول خرجشده در هر دستهبندی را ارزیابی کنید
به جدول ماهانه خود نگاهی بیندازید و با این سؤال شروع کنید:
1.آیا از زمان و انرژیای که برای هر یک از زیر مجموعهها صرف کردهام راضی هستم؟ آیا مطابق با آنچه که انتظار داشتهام بوده است؟
در برخی از دستهها یا زیر مجموعهها ممکن است متوجه شوید که زمان و هزینه خود را صرف کاری کردهاید که اصلاً از آن لذت نمیبرید. در عوض، یک تفریح ساده و کم هزینه دارید که بدون تلف کردن وقت یا هرچیز دیگری آنقدر از آن لذت میبرید که میخواهید حتی ساعتش را افزایش دهید. اگر اینطور است، در جلوی آن دستهبندی، یک علامت مثبت بزنید، در غیر این صورت، در انتهای دسته بندیتان علامت منفی بگذارید. اگر هزینه خنثی بود نیز برای آن، صفر را در نظر بگیرید.
2.آیا هزینه و زمانی که صرف میکنید با هدف و ارزشهای زندگی شما مطابقت دارد؟
برای پاسخ به این سؤال فرض کنید که ۲۵ ساعت از زمان و انرژی زندگی خود در یک ماه را صرف غذا خوردن در رستوران کردهاید. چنین موردی نشان میدهد که وقتگذرانی یا ارتباط با دیگران در محیطهای اجتماعی برای شما یک ارزش است. همچنین متوجه میشوید که برای کدام عادات بد و اعتیادآورتان بیشتر هزینه کردهاید. به این ترتیب، خیلی راحت میتوانید هزینههایی که با ارزشها و هدف زندگی شما همخوانی ندارند را تشخیص دهید. یک مرتبه دیگر زیر هر ستونی که با هدف شما مطابق است علامت مثبت و در غیر این صورت، علامت منفی بگذارید.
3.اگر از حساب مالی خود نگرانی نداشتید، چطور عادت خرج کردن پول خود را تغییر میدادید؟
آیا بیشتر یا کمتر لباس میخریدید؟ آیا باز هم پسانداز میکردید؟ هزینههایتان را چطور مدیریت میکردید؟ در بسیاری موارد، متوجه خواهید شد که به خاطر شغلتان پول بیشتری را برای برخی موارد خرج میکنید که میتوانید کنترلشان کنید.
در پاسخ به این سؤالها کاملاً صادق باشید. میتوانید همانطور که گفته شد، یک دفترچه مالی تهیه کنید. برای هر روز و ماه، مخارج را یادداشت کنید و هیچ چیز کوچکی را از قلم نیندازید. سپس هزینههایتان را بر اساس مخارجتان دستهبندی کنید و درنهایت، به موارد گفته شده عمل کنید.
گام پنجم: وقت رسم نمودار است
برای تضمین پیشرفت مداوم به سمت اهداف مالی خود، باید مطمئن شوید که این برنامهریزی جدید برایتان تبدیل به عادت شود. یکی از بهترین راهها برای ایجاد عادت جدید این است که فردی را به عنوان نظارهگر انتخاب کنید. یعنی فردی را برگزینید که عادت جدید شما را چک کند. این فرد میتواند دوست یا یکی از اعضای خانوادهتان باشد که نتایج پیشرفت مالی خود را با او در میان میگذارید.
اما در نهایت، مهمترین ترفند برای موفقیت، پیگیری مداوم پیشرفتتان است. این گام، مرحله پنجم از برنامهریزی مالی است. در این مرحله، باید برای روند مدیریت هزینه و زمان خودتان نموداری رسم کنید. به این نمودار، نمودار پیشرفت درآمد و هزینه میگویند.
روی یک کاغذ بزرگ نموداری بکشید که بتوانید آن را روی دیوار نصب کنید. قرار است درآمد و هزینههای ماهانه خود را ردیابی کنید. محور عمودی نشاندهنده پول است و محور افقی، نشاندهنده ماههای سال. در محور عمودی، با عدد صفر شروع کنید و جای کافی برای افزایش درآمدتان بگذارید. محور افقی هم باید ۵ تا ۱۰ سال آینده را در بر بگیرد. به کمک این نمودار متوجه خواهید شد که در کدام ماهها بیش از حد خرج کردهاید یا درآمد بالایی داشتهاید. بسیاری از افراد پس از رسم این نمودار متوجه میشوند که خیلی بیشتر از توان مالی خود هزینه میکنند. در طول ماهها و سالها شما قادر خواهید بود که الگوهای مالیتان را شناسایی کرده و پیشرفت خود به سمت اهداف مالی را مشاهده کنید.
گام ششم: هزینههای اضافی را آگاهانه کاهش دهید و به مرور حذفشان کنید
اگر ۱۰ عدد لباس دارید که در طول زمستان، فقط از آنها استفاده میکنید عالی است؛ پس نیازی به خرید لباس تازه ندارید؛ اما اگر فردی هستید که به خرید اعتیاد دارد، ممکن است حتی خرید دهها لباس نیز برای شما کافی نباشد. پس در چنین حالتی، وقت آن رسیده که این هزینه را کاهش دهید.
چندین راه برای به حداقل رساندن هزینهها وجود دارد. واضحترین راه نیز اجتناب از خرید است. اگر احساس میکنید با دیدن ویترن مغازهها و فروشگاهها بدون حساب و کتاب پولتان را خرج میکنید، برای مدتی سمت این مکانها نروید. اگر وارد فروشگاه نشوید، طبیعتاً وسوسه هم نخواهید شد.
برای کاهش وسوسه خرید آنلاین نیز از تبلیغات رسانههای اجتماعی آگاه باشید. بهتر است برای خرید کردنتان یک عادت کلی داشته باشید که طبق آن جلو بروید. برای مثال، در هنگام خرید از فروشگاهها فقط بر اساس لیست نیازمندیهایتان پیش بروید.
دقت داشته باشید که کاهش مخارج به این معنا نیست که باید همیشه یک ماشین حساب در دستتان باشد. سعی کنید به جای این که ارزانترین گزینه را بخرید، بادوامترین و بهترین گزینه مطابق با بودجهتان را انتخاب کنید. یک بار هزینه کردن، بسیار بهتر از بارها و بارها خرید یک جنس نامرغوب است.
گام هفتم: سرمایهگذاری درست، راه رسیدن به استقلال مالی است
قرار نیست تا پایان زندگی خود کار کنید. بالاخره روزی میرسد که بازنشسته میشوید؛ اما اگر بدانید که میتوانید با یک سرمایهگذاری درست، خیلی سریعتر بازنشسته شوید، نظرتان به این موضوع جذب نمیشود؟
اگر پسانداز خود را سرمایهگذاری کنید، درنهایت، پول شما خود به خود شروع به چندبرابر شدن میکند. درآمد سرمایهگذاری ماهانه شما ممکن است در ابتدا کم و بسیار بیاهمیت باشد؛ اما وقتی درآمد و هزینههایتان ثبات بیشتری پیدا کند، درنهایت میتوانید پیشبینی کنید که چقدر پول برای رسیدن به استقلال مالی لازم دارید.
برای رسیدن به بهترین انتخاب برای سرمایهگذاری، باید در بازارهای مختلفی تحقیق و جستجو کنید. شما گزینههای بسیاری برای سرمایهگذاری پول خود دارید و تنها به چند مورد محدود نیستید. اما همیشه یادتان باشد که پیش از سرمایهگذاری و شروع یک مسیر مالی جدید، تمام اطلاعات لازم و گزینههای مطابق با هدف خود را بررسی کنید.
واقعا جالب بود و من لذت بردم
وقت زمان دادن سهام نگفتن