۹ درس سرمایهگذاری از نگاه وارن بافت
اگر به حوزه سرمایهگذاری علاقهمند هستید، حتماً نام وارن بافت (Warren Buffett) را شنیدهاید. او یکی از موفقترین سرمایهگذاران است و دارایی خالص او بیش از 110 میلیارد دلار آمریکاست. همین امر منجر شد تا در جولای 2023، عنوان ششمین فرد ثروتمند جهان را تصاحب کند. با نگاهی به سابقه سرمایهگذاری بافت متوجه عملکرد فوقالعاده موفقش میشویم. جمعاً بازده سالانه او در طول ۵۵ سال گذشته کمی بیش از ۲۰ درصد بوده است. به عبارتی اگر در سال ۱۹۶۵، ده هزار دلار در شرکت برکشایر هاتاوی (Berkshire Hathaway) او سرمایهگذاری کرده بودید، امروز آن ده هزار دلار بیش از ۲۸۰ میلیون دلار ارزش داشت!
در طول سالها، مطالب زیادی در مورد سبک سرمایهگذاری بافت توسط دیگران نوشته شده است. در واقع، خود بافت چارچوب فکری خود را در نامههای سالانهاش به سهامداران برکشایر هاتاوی به صراحت نوشته است. بنابراین، در این مطلب از رده، ما اطلاعات موجود را در قالب ۹ درس سرمایهگذاری با ارزش قرار میدهیم تا به ما در تبدیل شدن به سرمایهگذاران بهتر کمک کند.
درس اول: ریسک، از آگاهی نداشتن ناشی میشود
بسیاری از سرمایهگذاران تازهکار بدون آگاهی از این که ارزهای دیجیتال یا سهام چگونه کار میکنند و از چه نوع طبقه دارایی هستند، سرمایهگذاری در این حوزهها را آغاز کردهاند. بافت بارها و بارها به سرمایهگذاران توصیه کرده است که به دنبال ترندها نروند و در عوض بر مواردی که از آنها آگاهی کافی دارند تمرکز کنند. مثلاً خود بافت تا مدتها نمیدانست چگونه سهام شرکتهای فناوری را ارزشگذاری میکنند، به همین دلیل تا سالها خود را درگیر این نوع سهام نکرد. در سال ۲۰۱۶ و بعد از فهمیدن سازوکار آن، برکشایر هاتاوی سهام اپل را خرید. نکتهای که بافت در اینجا به آن اشاره میکند این است که اگر بدانید چه کار میخواهید انجام دهید، فرصت کافی برای سرمایهگذاری همیشه مهیاست.
وارن بافت: «هرگز در کسب و کاری که سازوکارش را درک نمیکنید سرمایهگذاری نکنید».
درس دوم: داشتن سیستم و چارچوب عملکرد مهم است
برای کسی که با تکیه بر مهارتهای خود در انتخاب سهام میلیاردها تومان درآمد کسب کرده است، توصیه بافت به سرمایهگذاران خرد برای استفاده از صندوقهای سرمایهگذاری شاخصی ممکن است تعجبآور باشد اما دلیل خوبی دارد.
سرمایهگذاری از طریق صندوقهای شاخصی منجر میشود تا شما یک چرخه سرمایهگذاری منظم از طریق SIPها داشته باشید و عواطف نتوانند این چارچوب را خراب کنند. به عبارتی، بافت میخواهد که سرمایهگذاران خرد از یک سیستم پیروی کنند و نه چیز دیگر. همین سیستم و چارچوب سرمایهگذاری مشخص برای یافتن کسب و کارهای عالی با قیمتهای مناسب است که باعث شده برکشایر هاتاوی در پنج دهه گذشته به یکی از بزرگترین و سودآورترین شرکتهای جهان تبدیل شود.
وارن بافت: «صندوق سرمایهگذاری شاخصی، معقولترین روش سرمایهگذاری در سهام برای اکثریت سرمایهگذاران است».
درس سوم: طرز فکری مشابه یک مالک داشته باشید
از دیدگاه بافت، خرید سهام چیزی کمتر از خرید یک کسب و کار نیست و فرد باید همان نوع تحلیل دقیق و دقت لازم را که هنگام خرید یک کسب و کار انجام میدهد، دنبال کند. مثلاً فرض کنید شخصی به شما پیشنهاد فروش شرکتش به مبلغ ۵۰۰ میلیارد تومان را میدهد. شما مسلماً ۵۰۰ میلیارد را بدون این که بدانید این شرکت چقد سود ایجاد میکند، مزیتهای رقابتی و ریسکهای آن چیست، چقدر پتانسیل رشد دارد، هزینه سرمایهای چقدر است و بسیاری موارد دیگر، پرداخت نخواهید کرد. منظور بافت این است که به جای توجه به تغییرات اخیر در قیمت سهام، باید زمان بیشتری را صرف تجزیه و تحلیل کسب و کار کنید. بعد از یافتن پاسخ به سؤالات مربوطه، در کسب و کاری سرمایهگذاری کنید که دوست دارید ده تا بیست سال آینده مالکش باشید. نمونهای از آن برکشایر هاتاوی است که طرز فکر مالک را با سرمایههای چند دههای خود در شرکتهایی مانند کوکاکولا، امریکن اکسپرس، و ولز فارگو در میان بسیاری دیگر نشان میدهد.
وارن بافت: «این ایده که شما صاحب کسب و کاری هستید که سازوکارش را میدانید، برای فرآیند سرمایهگذاری حیاتی است».
درس چهارم: وقتی دیگران حریص هستند بترسید و بالعکس
بازارهای سهام بر مبنای طمع و ترس کار میکنند. زمانی که حرص و طمع هست، مردم حاضرند مبلغی بیش از ارزش یک کسب و کار بپردازند اما وقتی ترس و شک زیاد باشد، کسب و کارهای بزرگ با تخفیفهای فوقالعاده در دسترس فرصت طلبان قرار میگیرند.
وارن بافت یکی از سرمایهگذارانی است که این هنر را به کمال رسانده و سرمایهگذاران دیگر را نیز به انجام آن تشویق میکند. به عنوان مثال، زمانی که یک فروپاشی اقتصادی جهانی در سال ۲۰۰۸ رخ داد، ترس به وجود آمده باعث شد تا شک و تردید زیادی نسبت به آینده اکثر کسب و کارها ایجاد شود. بافت در اقدامی سریع، در شرکتهای بلو چیپ مانند جنرال الکتریک، گلدمن ساکس، بانک ملی آمریکا، مارس و داو کمیکال سرمایهگذاری کرد که بر اساس برآوردهای سال ۲۰۱۳ بیش از ۱۰ میلیارد دلار سوددهی داشته است.
بافت در نامه به سهامداران خود در سال ۲۰۱۸ نوشت: «استفاده از فرصتها به هوش زیاد، مدرک اقتصاد یا آشنایی با اصطلاحات بورسی مانند آلفا و بتا نیاز ندارد. آنچه سرمایهگذاران در عوض به آن نیاز دارند، توانایی نادیده گرفتن ترس یا اشتیاق و تمرکز بر چند اصل ساده است. غیرقابل پیشبینی به نظر رسیدن برای یک دوره طولانی (یا حتی در مواردی احمق به نظر رسیدن) ضروری و کارآمد است». به بیان دیگر، بافت سرمایهگذاران را تشویق میکند که به صورت گلهای رفتار نکنند و هنگام تصمیمگیری برای سرمایهگذاری احساسات را دخیل نسازند. به این ترتیب احتمالاً فرصتهای سودآورتر بیشتری فراهم خواهد شد.
وارن بافت: «آنچه سرمایهگذاران به آن نیاز دارند، توانایی نادیده گرفتن ترس یا اشتیاق و تمرکز بر چند اصل ساده است».
درس پنجم: برای روز مبادا ذخیره کنید
جدای از شوخی، بافت شخصی بسیار صرفهجو است. در واقع گفته میشود که او هرگز بیش از ۳ دلار و ۱۷ سنت برای صبحانه خرج نمیکند. وارن بافت بر اساس این فلسفه پیش میرود که وقتی پول ارزان است، پول خود را نگه دارید و زمانی که پول گران است شروع به خرج کردن کنید. این موضوع در سال ۲۰۰۰ و ۲۰۰۸ به اثبات رسید، در حالی که کارشناسان مالی از او به دلیل سرمایهگذاری نکردن در سهام و ذخیره میلیاردها دلار پول نقد انتقاد میکردند. اما چیزی که آنها نمیدانستند این بود که بافت پول نقد را برای روزی پسانداز میکرد که قیمتهای نجومی شرکتها به قیمتهای معقولتر کاهش پیدا کند. درس مهم سرمایهگذاری اینجاست که اگر زندگی به شما لیمو داد، از آن لیمو فقط لیموناد درست نکنید، بلکه کیک پای لیمو، مربای لیمو و ترشی لیمو درست کرده و لیموهای باقیمانده را در بازار با سود کلان بفروشید.
وارن بافت: «حدوداً طی هر یک دهه، ابرهای تیره آسمان اقتصاد را میپوشانند و برای مدت کوتاهی طلا میبارد. حواستان باشد که قطرات طلا را به جای یک قاشق، با بشکههای بزرگ جمعآوری کنید».
درس ششم: فقط به دلیل ارزان بودن، سرمایهگذاری نکنید
برای کسی که توسط بنجامین گراهام (که به عنوان پدر سرمایهگذاری شناخته میشود) آموزش دیده است، شاید انتظار داشته باشید که بافت طرفدار سرمایهگذاری در شرکتهای ارزان باشد. بعد از انجام دادن چندین بار سرمایهگذاری نه چندان سودآور در اوایل کار، بافت متوجه شد که تجارت ارزان لزوماً به معنی سرمایهگذاری سودآور نیست. در واقع، زمانی که او برکشایر هاتاوی را خرید در تجارت نساجی بود و با مبلغی به شدت پایین به فروش گذاشته شده بود. اما زمانی که بافت شروع به اداره آن کرد متوجه شد که همه پول به دست آمده دوباره صرف مخارج همان کسب و کار میشود و عملاً سودآور نیست.
بافت به کمک راهنماییهای شریک سرمایهگذاری خود چارلی مانگر (Charlie Munger) و تجربهای که کسب کرد، روش سرمایهگذاری خود را تغییر داد. او با کنار گذاشتن رویکرد کلاسیک خود، شروع به سنجیدن مزیت رقابتی یک کسب و کار از جمله ارزش برند، هزینه و پتانسیل رشد آن در آینده کرد.
وارن بافت: «خرید یک شرکت فوقالعاده با قیمت منصفانه به مراتب بهتر از خرید یک شرکت متوسط با قیمت فوقالعاده است».
درس هفتم: زمان، دوست و همراه یک شرکت موفق است
وارن بافت اهمیت زمان در سرمایهگذاری را درک کرده و از مزایای آن بهره برده است. دو کسب و کار را تصور کنید. شرکت الف سالانه ۲۰% رشد دارد و شرکت ب ۱۰%. با یک محاسبه سرانگشتی میفهمیم که در طول هشت سال، خروجی شرکت الف دو برابر شرکت ب خواهد بود و بر اساس شتاب، شرکت الف ۱۹ سال بعد پنج برابر و ۲۷ سال بعد ده برابر بزرگتر از شرکت ب خواهد شد.
با انجام این محاسبات میتوانیم بفهمیم که چقدر ثروت شخصی او طی این چند سال افزایش یافته است، به طوری که او در ده سال گذشته بیشتر از آنچه که در پنجاه سال گذشته به دست میآورد، درآمد داشته است. بافت با درکی که از زمان دارد به کسب و کارهایی که خریده مینگرد و موقعیت آنها را نه برای یکی دو سال آینده، بلکه برای 20 تا 30 سال آینده بررسی میکند. این موضوع در حال حاضر اهمیت ویژهای دارد چون اکثر سرمایهگذاران نگاههای کوتاهمدت به طور روزانه، هفتگی یا ماهانه دارند و این نشان میدهد که به درستی از قدرت محاسباتی استفاده نمیکنند.
وارن بافت: «زمان، دوست و همراه یک شرکت فوقالعاده است و دشمن افرادی در سطح متوسط».
درس هشتم: هرگز از پول قرضی (وام) برای خرید سهام استفاده نکنید
بافت از ایده خرید سهام با پول قرضی متنفر است. بافت بر این عقیده است که وقتی مردم عادی برای خرید سهام پول قرض میکنند، معیشت خود را در دست بازاری میگذارند که نوسانات آن میتواند تصادفی و شدید باشد، حتی وقتی صحبت از سهام قابل اعتمادی مانند برکشایر هاتاوی شود. به عنوان مثال، در طول پنج دهه گذشته، سهام برکشایر در دهههای ۱۹۷۰، ۱۹۸۰، ۱۹۹۰ و ۲۰۰۰ چهار افت عمده را متحمل شد. این اتفاق در یک دوره شش تا ۲۴ ماهه رخ داد که در آن حداقل یک سوم ارزش شرکت از دست رفت.
بافت با در نظر گرفتن این نوسانات در برکشایر گفته بود: «به زبان ساده، نمیتوان گفت که ارزش سهام چقدر میتواند در یک دوره کوتاه سقوط کند. حتی اگر مبلغ وامهای شما کم باشد و بلافاصله موقعیتتان به خطر نیفتد، تصور مواجه با تیترهای خبری ترسناک و تفسیرهای نفسگیر، آرامش ذهنی شما را بر هم خواهد زد. ذهنی ناآرام منجر به اتخاذ تصمیمات نادرست میشود». به همین دلیل است که بافت با قرض و بدهی که میتواند زندگی افراد را متلاشی کند مخالف است، مخصوصاً زمانی که بازار با افت مواجه میشود.
وارن بافت: «به خطر انداختن داراییها و نیازهای خود در ازای به دست آوردن آنچه که ضروری نیست، عاقلانه به نظر نمیرسد».
درس نهم: حفظ سادگی
کارها و توصیههای وارن بافت یک نوع عنصر سادگی در خود دارند. بافت از یک چارچوب سرمایهگذاری ساده و قابل درک پیروی میکند که آن هم خرید سهام از معاملهای است که مبلغ پرداختی برای آن بسیار کمتر از سودی است که به دست میآید. البته که گفتن آن آسانتر از عمل کردن به آن است اما نکتهای که بافت روی آن تاکید دارد، این است که او میخواهد سرمایهگذاران فقط روی ابزارهای ساده و قابل فهم سرمایهگذاری کنند. مثلاً اگر از ارز دیجیتال سر در نمیآورید، به سمت سرمایهگذاری و معامله بیتکوین نروید. همین امر در مورد معاملات آتی، آپشنها، فارکس، کالاها، نقره و دهها مورد سرمایهگذاری جدید و پر زرق و برق که هر ساله در معرض آنها قرار میگیریم نیز صدق میکند.
وارن بافت: «اگر از دسته دارایی که انتخاب کردهاید ناراضی هستید، احتمالاً با وحشت دیگران شما هم دست و پای خود را گم خواهید کرد».