آشنایی با عوامل موثر بر قیمت جهانی طلا
دنیای معاملات در بورسهای کالایی، دنیای پیچیدهای است و این پیچیدگی به اوج خود میرسد وقتی در این بازارها، طلا را معامله میکنید. از یک طرف عرضه و تقاضا بر روی نوسانات قیمتی تاثیر میگذارد، از طرف دیگر قیمت طلا شدیدا از سیاستهای پولی متاثر میشود و گاهی وضعیت روابط بینالملل و تنشها و جنگها قیمت طلا را تحت تاثیر قرار میدهد.
خلاصه، اگر مدتی نوسانات قیمت هر اونس طلا را در بازارهای جهانی رصد کنید، قطعا به پیچیدگی عوامل موثر بر این بازار پی خواهید برد و حتی ممکن است گاهی به این نتیجه برسید که واقعا سود کردن در معاملات طلا کار غیرممکنی است! در این مطلب از رده تلاش میکنیم به طور خلاصه عوامل موثر بر قیمت طلا را شرح دهیم، اما باید بدانیم که این کار عملا به این سادگی نخواهد بود و نیاز به تجربه عملی فراوان دارد.
مهمترین عواملی که بر قیمت طلا تاثیر میگذارند، عبارتند از:
ترس و نااطمینانی
چرا قیمت جهانی طلا از سالهای ۲۰۰۱ و ۲۰۰۲ تا سال ۲۰۱۲ در یک شیب افزایشی قرار گرفت؟ و چرا شیب این افزایش از سال ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۲ خیلی تند و هراسناک است؟
گروه القاعده در 11 سپتامبر 2001 به برجهای دوقلوی تجارت جهانی واقع در نیویورک حمله کرد. حملهای که موجب ترس و نگرانی مردم شد. جورج بوش، رئیس جمهور آمریکا، در نقطی صریح و ترسناک، همه جهان مخصوصا خاورمیانه را تهدید کرد که یا با ما متحد هستید یا علیه ما! به همین علت، وضعیت در دو کشور افغانستان و عراق بسیار ملتهب شد.
سالهای ۲۰۰۷ و ۲۰۰۸ بحران اقتصادی بازارها و اقتصاد آمریکا را فراگرفت و به علت تاثیر اقتصاد آمریکا بر اقتصاد جهان، ترس و نااطمینانی سراسر جهان را به لرزه درآورد. قیمت زمین و املاک فروریخت، شرکتهای بیمه و بانکها به ورشکستگی کشیده شدند و بورسهای اوراق بهادار در آمریکا و سایر کشورها سقوط کردند. قیمت نفت نیز از حوالی ۱۴۰ دلار به ازای هر بشکه تا زیر ۴۰ دلار افت کرد. در نتیجه، ترس و نااطمینانی بزرگی اقتصاد جهان را در خود فرو برد!
حالا احتمالا پاسخ سوالات مطرح شده در ابتدای بحث را متوجه شدهاید:
قیمت طلا در محیط ترسناک و نااطمینانی، تمایل به افزایش دارد و به همین جهت به طلا شاخص ترس (Fear Index) نیز گفته میشود.
عکس این موضوع نیز صادق است. اگر در کشوری ثبات اقتصادی وجود داشته باشد، سیاست تنشزدایی اولویت دولتمردان باشد و پول ملی روز به روز قویتر و باثباتتر شود، در چنین محیطی، تقاضا برای طلا کاهش یافته و قیمت آن نزول پیدا میکند.
نرخ بهره بانکی
بالا و پایین آوردن نرخ بهره بانکی برای سپردهها یکی از مهمترین ابزار پولی در دست بانکهای مرکزی و دولتهاست و با این ابزار مهم پولی و البته با کمک سایر ابزار، اقتصاد کشورشان را تنظیم میکنند. وقتی اقتصاد کشوری دچار رکود است و رشد اقتصادی و میزان تولید پایین میآید، سیاستگذاران سریع به فکر سیاستهای انبساط پولی میافتند و نخستین اقدام، کاهش نرخ بهره بانکی است.
با این کار، پولها از بانک خارج میشوند. اگر بستر سفتهبازی در بازارهای طلا و ارز و مسکن فراهم باشد، به آن سمت میروند و اگر بستر تولید و تجارت فراهم باشد، به سمت تولید متمایل میشوند. اما به طور کلی با فعالیت و جنب و جوش پول و نقدینگی خارج از بانکها، اقتصاد پررونق شده و با رکود مبارزه میشود.
نکته مهم درباره سیاستهای انبساط پولی (کاهش نرخ بهره بانکی) این است که عرضه پول در اقتصاد زیاد میشود چون پولها از بانک خارج شده و تحرک پیدا میکنند، بنابراین با عرضه بیشتر پول در اقتصاد، ارزش واحد پول کشور دچار کاهش شده و در اثر این کاهش ارزش پول، تورم هم کمکم افزایشی خواهد شد. با کاهش ارزش واحد پول کشور و افزایش تورم، تقاضا برای طلا زیاد میشود و نهایتا قیمت طلا افزایش پیدا میکند. بنابراین نتیجه میگیریم که قیمت طلا در محیط سیاستهای انبساط پولی، معمولا متمایل به بالاست.
برعکس، وقتی بر اقتصاد کشور رونق و رشد اقتصادی خوبی حکمفرماست و تورم هم موجود است، معمولا سیاستگذاران تلاش میکنند کمی از سرعت رشد اقتصادی بکاهند و تورم را کنترل کنند تا کلیت اقتصاد تنظیم شود. آنها ابتدا به سراغ سیاستهای انقباضی پولی میروند و نرخ بهره بانکی را افزایش میدهند. با این کار، پولها به سمت سپردهگذاری در بانکها هدایت میشوند و از جنب و جوش بیش از حد نقدینگی کاسته میشود تا پول موجود در جامعه کم شده و تورم کنترل شود. در نتیجه، سیاستهای انقباضی پولی باعث کم شدن عرضه پول در جامعه شده و منطقا ارزش واحد پولی زیاد میشود و نهایتا تقاضا برای طلا کاهش مییابد. بنابراین، معمولا در محیط سیاستهای پولی، قیمت طلا تمایل به کاهش دارد.
نکته: اقتصاد ایالات متحده آمریکا و تصمیمات در این اقتصاد معمولا بیشترین تاثیر را در بازار جهانی طلا میگذارد و سیاستهای پولی مربوط به این اقتصاد مهمترین فاکتور موثر بر قیمت جهانی هر اونس طلاست.
شاخص دلار
منظور از شاخص دلار آمریکا (DXY)، معیار ارزشگذاری دلار است در برابر سبد چند ارز کشورهایی که با آمریکا مراودات زیادی دارند. این سبد ارزی که در مقابل دلار آمریکا قرار دارد، شامل 6 ارز بوده که وزن هر کدام از این ارزها به شرح زیر است:
- یورو با وزنی معادل 57.6%
- ین ژاپن با وزنی معادل 13.6%
- پوند استرلینگ با وزنی معادل 11.9%
- دلار کانادا با وزنی معادل 9.1%
- کرون سوئد با وزنی معادل 4.2%
- فرانک سوئیس با وزنی معادل 3.6%
وقتی شاخص دلار بالا میرود به این معنی است که دلار در برابر این سبد ارزی تقویت شده و برعکس.
همانطور که در تصویر بالا میبینید، مثلا در سال 2008 در اثر بحران مالی آمریکا و سیاستهای انبساطی پولی شدید در این کشور، شاخص دلار به پایینترین حد خود یعنی عدد حوالی ۷۰ رسید.
شاخص دلار به شدت از سیاستهای پولی انبساطی یا انقباضی بانک مرکزی آمریکا و البته وضعیت اقتصادی این کشور تاثیر میپذیرد و تحولات جهانی تاثیرات متفاوتی روی این شاخص میگذارد. نکته مهم این است که شاخص دلار یکی از موثرترین عوامل بر روی قیمت جهانی طلاست، این تاثیر و ارتباط معکوس است. معمولا وقتی شاخص دلار تقویت میشود، قیمت هر اونس طلا تضعیف میگردد و وقتی شاخص دلار تضعیف میشود، قیمت هر اونس طلا تقویت میگردد. بنابراین مهم است که تحولات شاخص دلار هر لحظه پیش از بررسی تحولات خود اونس انجام پذیرد.
نکته: دلار آمریکا با قیمت طلا یک واگرایی دارد و وقتی در اثر سیاستهای انبساط پولی ارزش دلار پایین میآید، قیمت طلا معمولا افزایش مییابد و برعکس.
جلسه بانک مرکزی آمریکا (FOMC)
کمیته بازار آزاد فدرال یا Federal Open Market Committee که به اختصار FOMC نامیده میشود در واقع یکی از ارکان بانک مرکزی آمریکاست که وظیفه مهم تنظیم سیاستهای پولی این کشور مانند تعیین نرخ بهره تعیین میزان عرضه پول را بر عهده دارد. جلسات این کمیته معمولا ۸ بار در طول سال برگزار میشود، یعنی هر 6 هفته یک بار، که معمولا دو روز (عمدتا روزهای سهشنبه و چهارشنبه) طول میکشد.
با توجه به اهمیت اقتصاد آمریکا در اقتصاد جهانی، جلسات FOMC یکی از مهمترین مشغلههای فعالان و تحلیلگران بازار جهانی طلاست و اهمیت بسیار بالایی در تعیین قیمت طلا دارد. سایت forexfactory.com معمولا بهترین منبع اطلاع فعالان بازار طلا از اتفاقات مربوط به اقتصاد جهانی و مخصوصا جلسات FOMC است که هم تاریخ دقیق این جلسات و هم نتیجه فوری جلسات را اعلام میکند.
نکته: تصمیمگیری و جلسات و تحولات مربوط به بانک مرکزی اروپا ECB، بانک مرکزی انگلستان BOE و بانک مرکزی ژاپن BOJ نیز بسیار مهم هستند، همینطور سخنرانیها و مطالب اظهار شده توسط مدیران این بانکها در برخی مواقع بازارها را متلاطم میکنند.
جنگهای ارزی
جنگ ارزی به موقعیتی گفته میشود که کشورها تلاش دارند از روی قصد و البته غرض (آگاهانه و بر اساس یک برنامه اقتصادی) ارزش پول ملی خود را کاهش دهند تا در تجارت بینالملل به یک برتری برسند و قیمت محصولاتشان در برابر محصولات سایر کشورها ارزانتر شود. در این صورت، میزان صادرات افزایش پیدا میکند. این صادرات بالاتر منجر به تولید و اشتغال بیشتر در داخل مرزهای کشور شده و اقتصاد رونق مییابد. این کاهش ارزش پول ملی، تقاضای طلا را در مقاطعی به شدت افزایش میدهد. همچنین اگر درگیری و تنشی بر سر این موضوع در جهان رخ دهد، شاخص ترس افزایش یافته و از جهت افزایش ترس هم تقاضای طلا بالا میرود.
نکته: از بارزترین نمونههای جنگهای ارزی میتوان به جنگ ارزی بین آمریکا و چین اشاره کرد که در زمان ریاست جمهوری دونالد ترامپ این تنشها به اوج خود رسید.
تورم
هر دولتی که بر اساس علم اقتصاد رفتار کند میتواند نرخ تورم را زیر ۵ درصد نگه دارد، اما گاهی پیش میآید که برخی دولتها بر اساس علم اقتصاد رفتار نمیکنند و یا شرایطی پیش میآید که تورم بالا به کشور تحمیل میشود. در بازارها و میان فعالان اقتصادی معروف است که طلا یکی از بهترین سپرهای محافظتی در برابر تورم و کاهش ارزش ثروت و دارایی بوده و وقتی تورم بالا میرود، قیمت طلا نیز میل به صعود پیدا میکند.
وقتی تورم در آمریکا بالا میرود، بانک مرکزی تلاش میکند فورا نرخ بهره را بالا برده تا تورم لگام گسیخته نشود، این افزایش نرخ بهره موجب واکنش منفی و کوتاهمدت در طلا میشود و قیمت طلا در کوتاهمدت کاهش مییابد. اما در بلندمدت، تورم باعث افزایش قیمت طلا میشود.
بسیار عالی بود