اثر سوگیری شناختی و سوگیری احساسی در سرمایهگذاری
سرمایه گذاری بر اساس سوگیری (موضع گیری) امری طبیعی است اما شما از کدام پیروی میکنید؛ سوگیری احساسی یا سوگیری شناختی؟
سوگیری شناختی برابر سوگیری احساسی: یک مرور کلی
هر کسی در زندگی سوگیری و موضعگیریهایی دارد. ما در مورد مردم، فرصتها ، سیاستهای حکومت و البته بازار قضاوت میکنیم. ما جهانمان را با سوگیریهای خودمان تحلیل میکنیم و آن را از دریچه فیلترهایی که محصول تجربیاتمان است جهت میدهیم؛ حال این سوگیری یا سوگیری شناختی است یا سوگیری احساسی.
ما فقط در مورد کسانی که مانیتورهای بورس را رصد میکنند، صحبت نمیکنیم. ما در مورد فیلترهایی صحبت میکنیم که تصمیمهای ما را پالایش و گاهی این تصمیمها را سوگیرانه به جهتی خاص هدایت میکنند. البته ممکن است افراد تصمیمهایی را که بر اساس سوگیرهایشان گرفتهاند، عقلانی جلوه دهند. عموما، تمام انواع فعالیتهای روزمره در وهله اول با الگوهای رفتاری هدایت میشوند. همین الگوهای رفتاری میتوانند فعالیتهای سرمایهگذاری را تحت تاثیر قرار دهند.
برای بیشتر مردم غیرممکن است در تصمیمگیریهای سرمایهگذاری بیطرف رفتار کنند. با این حال سرمایهگذاران میتوانند با درک و شناسایی سوگیریها، آنها را کاهش دهند، سپس وضع قوانین تجارت و سرمایهگذاری است که در مواقع لزوم این سوگیریها را کاهش دهد.
در کل سوگیری سرمایهگذاری به دو دستهبندی اصلی تقسیم میشود: شناختی و احساسی. هر دو سوگیریها معمولا نتیجه پیشداوری در انتخاب یک گزینه بر گزینه دیگر است.
نکات کلیدی
شناسایی و شناخت سوگیرهای بیفایده شناختی و احساسی به سرمایهگذار کمک میکند تا بازده کلی فعالیت و سرمایهکذاری خود را بهبود ببخشد.
سوگیری شناختی بر پایه تجربه و منطق استوار است. حال این تجربه میتواند درست یا غلط باشد اما سوگیری احساسی اغلب خودبهخود و بر اساس احساسات فردی شکل میگیرند.
سوگیری شناختی چیست؟
سوگیریهای شناختی عموماً شامل تصمیمگیری بر اساس مفاهیم تثبیتشده مانند تجربه شخصی هستند که ممکن است دقیق باشند یا نباشند. همه ما فیلمی را دیدهایم که یک دزد لباس فرم پلیس را میپوشد تا از یک ایست بازرسی رد شود. افسر پلیس واقعی فردی را که لباس فرم پوشیده از خودش فرض میکند و فکر میکند باید یک پلیس باشد. این یک مثال از سوگیری شناختی است. حالا یک پاسبان تقلبی چه ربطی به انتخاب های سرمایهگذاری شما دارد؟ با چند مثال بیشتر توضیح میدهیم:
سوگیری تایید؛ فریب حرفهای قشنگ را نخور
دقت کردهاید که به افراد و گزینههایی که با شما موافق هستند اهمیت بیشتری میدهید؟ معاملهگران هم همین طور هستند. چند بار به جای اینکه دنبال اطلاعاتی باشید که نظر شما را به چالش بکشد، سهام و گزارشهایی که ایده شما را تایید میکنند را تحلیل کردهاید؟
غلط قمارباز؛ استراتژی روز ششم را نادیده بگیر
بیایید فرض کنیم که فهرست سهامهای برتر بازار بورس تا پنج جلسه معاملاتی، یک صعود پیدرپی را تجربه کرده است. شما یک معامله کوتاه در صندوقهای ذخایر انجام میدهید؛ چون باور دارید که احتمال افت بازار در روز ششم زیاد است. اگرچه ممکن است این اتفاق بیفتد، اما بر اساس منطق، رویدادهای گذشته به رویدادهای آینده مرتبط نیستند. ممکن است دلایل دیگری وجود داشته باشد که روز ششم باعث ایجاد یک بازار نزولی شود، اما این واقعیت که همیشه بازار، پنج روز متوالی صعودی است بیربط است.
سوگیری وضع موجود؛ جلد نو به مغزت هدیه کن
انسان بنده عادت است. مقاومت برابر تغییر به سبد سرمایهگذاری هم سرایت میکند. به جای اینکه به دنبال ایدههای جدید باشیم، با رفتاری تکراری، تمایل به بازگشت به سهامهای همیشگی و یا صندوقهای درآمد ثابت را داریم. با اینکه سرمایهگذاری در شرکتهایی که رفتار قابل اعتمادتری دارند یک استراتژی منطقی است اما در نظر بگیرید که این رفتار میتواند سود بالقوه شما را محدود کند.
سوگیری ریسکگریز؛ از اخبار بد دور شو
بازار صعودی پرتحرک و شاداب است، با این حال بسیاری از سرمایهگذاران به دلیل ترس از تغییر مسیر، این دنیای جذاب را از دست دادهاند. سوگیری ریسکگریز اغلب باعث میشود که سرمایهگذاران اهمیت بیشتری به اخبار بد بدهند تا اخبار خوب. این نوع سرمایهگذاران معمولاً بر سرمایهگذاریهای ایمن و کم ریسک بیش از حد توجه میکنند و زمانی که بازار متزلزل است، به این سرمایهگذاریها بیشتر نگاه میکنند. این سوگیری به طور بالقوه میتواند باعث شود که اثرات ریسک، از احتمال پاداش سنگینتر باشد.
اثر زنجیرهای؛ همرنگ جماعت نشو
وارن بافت با مقاومت برابر اثر زنجیرهای یا همان همرنگ جماعت شدن یکی از موفقترین سرمایهگذاران در جهان شده است. توصیه معروف او که میگوید حریص باشید وقتی همه میترسند و بترسید وقتی همه حریص هستند، این سوگیری را محکوم میکند.
سوگیری احساسی چیست؟
سوگیری احساسی معمولا خودبهخود بر اساس احساسات شخصی هر فرد در زمان تصمیمگیری اتفاق میافتد.
این تعصبات ممکن است عمیقا ریشه در تجربیات شخصی داشته باشد که در تصمیمگیری تاثیر میگذارد. موضع گیری احساسی معمولا ریشه در روانشناسی سرمایهگذار دارد و غلبه بر آن معمولا سختتر از غلبه بر سوگیری شناختی است. سوگیریهای احساسی لزوما همیشه اشتباه نیستند. در بعضی موارد سوگیری احساسی یک سرمایهگذار ممکن است به او کمک کند تصمیمهای مناسبتری بگیرد که از او محافظت کند.
با چند مثال تعاریف بالا را بیشتر خواهیم شناخت:
سوگیری ضررگریز
آیا در سبد سهام خود سهامی دارید که به قدری کاهش یافته که نمیتوانید فکر فروش آن را هضم کنید؟ در واقع، اگر سهام را بفروشید، پول باقیمانده میتواند دوباره در یک سهام باکیفیتتر سرمایهگذاری شود. اما از آنجایی که نمیخواهید بپذیرید که ضرر از صفحه کامپیوتر به پول واقعی رسیده، دست نگه میدارید؛ به این امید که روزی آن را به قیمت واقعی برگردانید.
سوگیری اعتمادبهنفس کاذب
«من امتیازی دارم که شما (و دیگران) ندارید.» فردی با سوگیری «اعتماد به نفس کاذب» معتقد است که مهارتاش به عنوان یک سرمایهگذار بهتر از مهارتهای دیگران است. به عنوان مثال، فردی را در نظر بگیرید که در صنعت داروسازی کار میکند و باور دارد در آن بخش توانایی تجارت در سطح بالاتری نسبت به سایر معاملهگران دارد. بازار از معتبرترین تاجران که چنین تفکری داشتند یک احمق ساخته است. این باور میتواند همین کار را با شما انجام دهد.
سوگیری اهدا (وقف)
همانند سوگیری ضررگریز ایده این است که آنچه مالکش هستیم باارزشتر از چیزی است که نداریم. آن سهام زیانده را یادتان هست؟ سهامهای دیگر در همان گروه ممکن است پتانسیل بیشتری در خود داشته باشند اما سرمایهگذار نمیفروشد، چون همچنان معتقد است، مانند قبل، سهمش بهترین در گروه خود است.
تفاوتهای کلیدی
به طور کلی، یک سوگیری معمولاً نتیجه پیشداوری هنگام انتخاب دو گروه است. سوگیریها میتوانند تحتتأثیر تجربه، قضاوت، هنجارهای اجتماعی، فرضیات، دانش و موارد دیگر باشند.
سوگیریهای شناختی عموماً شامل تصمیمگیری بر اساس مفاهیم مرسوم است که ممکن است دقیق باشند یا نباشند. سوگیریهای احساسی معمولاً خودبهخود بر اساس احساسات شخصی یک فرد در زمان تصمیمگیری رخ میدهد. سوگیریهای احساسی معمولاً مبتنی بر استدلال مفهومی گسترده نیستند. هر دو سوگیری شناختی و احساسی هنگام تاثیرگذاری بر یک تصمیم ممکن است موفق باشند یا نباشند.
به حداقل رساندن سوگیریهای (تعصبات) بیفایده
در سرمایهگذاری، برداشتن گامهایی برای به حداقل رساندن موضع گیری بیفایده میتواند در کسب درآمد بیشتر بسیار مفید باشد.چند مثال عبارتند از: از یک صفحه اکسل برای محاسبه ریسک یا پاداش هر تجارت یا سرمایهگذاری استفاده کنید. این به تعیین آستانه و عدم انحراف از قانون کمک کند. وقتی معاملهای انجام میدهید، یک هدف صعودی تعیین کنید. وقتی به هدف رسیدید، موقعیت را بفروشید. یکی از راههای کلیدی برای به حداقل رساندن سوگیریهای بیسود، تنظیم قوانین معاملاتی عینی و پایبندی به آنها است. قوانین معاملاتی که تعصبات بیسود را کاهش میدهند، میتوانند به غلبه بر احساسات و افزایش بازده کمک کنند.
سلام مجدد من از بنده خدایی 7سال پیش مبلغی چک گرفتم بدون تاریخ ک فراموش شد چک ایشون هم قدیمی هستش و حساب خوشو کامل بسته امکان برگشت چک ب تاریخ 7 سال پیش امکان داره ک بتونم پولمو ب نرخ روز بگیرم چون مبلغ 7سال پیش میشد ماشین بخرم ولی اون مبلغ چک حالا دوجرخه هم نمیدن امکانش هست یا خیر ممنون میشم توضیحی بدین