اهرم مالی چیست و چه کاربردی در سرمایه گذاری در بورس دارد؟
بررسی مزایا و معایب استفاده از اهرم مالی
برای درک بهتر ابزار اهرم مالی به این مثال ساده توجه کنید: فرض کنید تاجر پستهاید و در حال حاضر تمام سرمایهتان را صرف پیشخرید پسته کردهاید و تصمیم دارید پستههایتان را شب عید به بازار عرضه کنید. پستهکارانی که میشناسید همچنان میتوانند محصول بیشتری در اختیارتان بگذارند، به شرطی که پولشان را به موقع بپردازید. شما که حدس میزنید شب عید قیمت پسته افزایش خواهد داشت، از یکی از آشنایانتان پول قرض میگیرید و این پول را هم صرف خرید پسته میکنید تا شب عید بتوانید پسته بیشتری به بازار عرضه کنید. پولی که قرض گرفتهاید و با آن پسته خریدهاید، در واقع نوعی «اهرم مالی» است که کمکتان میکند علاوه بر سرمایه خودتان، از سرمایه شخصی دیگر هم در معاملاتتان استفاده کنید و به این ترتیب به سود بیشتری برسید.
صندوق سرمایه گذاری اهرمی چیست؟
اهرم مالی چیست و چگونه محاسبه میشود؟
اگر بخواهیم تعریف رسمیتری از اهرم مالی داشته باشیم، باید بگوییم اهرم مالی یا «Leverage» یعنی اینکه برای افزایش سود در سرمایهگذاری، از بدهی استفاده کنیم. بیشتر شرکتها برای تامین سرمایه لازم برای فعالیتهای اقتصادیشان از این اهرم استفاده میکنند. به عبارت دیگر، بخشی از ساختار سرمایه اکثر شرکتها از بدهی تشکیل میشود. معنی و مفهومش هم این است که شرکتها علاوه بر پولی که سهامداران اصلی شرکت در اختیار مدیران شرکت گذاشتهاند، پولی را هم از منابع دیگر (مانند بانک و اوراق بدهی) قرض میگیرند تا به این ترتیب سرمایه لازم برای فعالیتهای اقتصادی شرکت و توسعه این فعالیتها فراهم باشد.
مثال: فرض کنید تعدادی سرمایهگذار میخواهند یک دامداری تاسیس کنند و با تولید شیر به سود برسند. طبق برآورد این سرمایهگذاران، طرحشان به ۵۰ میلیارد تومان سرمایه نیاز دارد، ولی پولی که آنها میتوانند در این کار بگذارند فقط ۲۰ میلیارد تومان است. این سرمایهگذاران برای شروع فعالیت شرکت سراغ بانک میروند و با دریافت وام ۳۰ میلیارد تومانی، موفق میشوند شرکتشان را برپا کنند. به این ترتیب این شرکت با دریافت وام ۳۰ میلیاردی، در واقع از اهرم مالی استفاده کرده است.
استفاده از اهرم مالی مخصوص شرکتها نیست و هر کدام از ما که در برههای از زندگی وام یا قرض گرفتهایم، در واقع بهنوعی از اهرم مالی استفاده کردهایم. برای مثال، کسی که از بانک وام میگیرد و با این وام خانه میخرد در واقع از اهرم مالی استفاده کرده است.
نکته: استفاده از اهرم مالی با ریسک بازپرداخت همراه است. یعنی اگر برای انجام فعالیتی از کسی پول قرض بگیرید، همیشه باید دقت کنید که بتوانید به موقع این پول را پس بدهید. مثلا هرچه وامی که از بانک برای خرید خانه میگیریم بیشتر باشد، قسط بازپرداخت آن هم بیشتر خواهد بود و پرداخت بهموقع این قسطها دشوارتر.
استفاده از اهرم مالی در شرکتهای بورسی
گفتیم که بخشی از ساختار مالی شرکتها از طریق قرضکردن یا همان «بدهی» تامین میشود. دریافت قرض برای انجام فعالیتهای اقتصادی در هر مرحلهای از حیات شرکت امکانپذیر است و شرکتها میتوانند با صلاحدید مدیران و صاحبان خود، برای نیازهای مختلفشان پول قرض بگیرند. شرکتها با این کار در واقع از اهرم مالی استفاده میکنند. یکی راه دیگر برای تامین نیازهای مالی شرکتها، دعوت از سرمایهگذاران جدید و استفاده از سرمایه آنها است.
اما چرا شرکتها برای تامین نیازهای مالی، گاهی ترجیح میدهند به جای افزایش میزان سرمایهگذاری، سراغ قرض گرفتن بروند؟ نکته اینجاست که اگر تعداد سهامداران بیشتر شود، سودی که از فعالیت اقتصادی شرکت حاصل میشود باید بین سهامداران بیشتری تقسیم شود، ولی اگر به جای افزایش میزان سرمایهگذاری، از اهرم مالی استفاده شود، این سود بین همان سهامداران قبلی تقسیم خواهد شد.
نکته یک: استفاده از اهرم مالی زمانی میتواند مناسب باشد که فعالیت اقتصادی مورد نظر به سود مناسب برسد. اگر فعالیت اقتصادی شرکت نتواند هزینههای استفاده از اهرم مالی را پوشش بدهد، استفاده از اهرم مالی منطقی نیست. برای درک بهتر موضوع فرض کنید برای فعالیتی اقتصادی سراغ وام بانکی رفتهاید و وامی با نرخ سود ۲۰ درصد گرفتهاید. اگر فعالیت اقتصادی شما نتواند این هزینه را جبران کند، دچار زیان خواهید شد.
نکته ۲: استفاده از اهرم مالی برای شرکتها همواره با ریسک همراه است. یکی از نکاتی که تحلیلگران بنیادی به آن توجه میکنند، ساختار سرمایه شرکت و نسبت بدهی آن به مجموع داراییهای آن است. این نسبت را در اصطلاح «نسبت بدهی» مینامند و هرچه این نسبت بیشتر باشد به معنای آن است که بخش بزرگتری از داراییهای شرکت از بدهی تشکیل شده و روی هم رفته ریسک بالاتری دارد.
درجه یا حساسیت اهرم مالی چیست؟
همانطور که از مثالها و توضیحاتی که آوردیم پیداست، استفاده از اهرم مالی هزینه دارد. همانطور که استفاده از این ابزار مالی میتواند به افزایش چشمگیر سود منجر شود، در صورتی که سرمایهگذاریمان موفق نباشد و فعالیت اقتصادی مورد نظر طبق انتظار پیش نرود، ضرر و زیان ناشی از این فعالیت بسیار بیشتر از زمانی خواهد بود که از اهرم مالی استفاده نکردهایم.
پس میشود گفت میزان بدهی و نحوه استفاده از اهرم مالی در شرکت میتواند روی سودآوری شرکت تاثیر داشته باشد. تحلیلگران برای بررسی این رابطه از مفهوم «درجه اهرم مالی» یا «حساسیت اهرم مالی» استفاده میکنند که به انگلیسی میشود «Degree of Financial Leverage» یا به طور خلاصه «DFL». «حساسیت اهرم مالی» در واقع نسبتی است که میزان حساسیت سود هر سهم شرکت (EPS) را نسبت به تغییرات درآمد آن شرکت در نتیجه تغییرات میزان بدهی میسنجد. این نسبت هرچه بیشتر باشد، نشانه آن است که نوسانات سود شرکت بیشتر است. معنی ساده این حرف هم این است که استفاده از اهرم مالی برای چنین شرکتی ریسک بالاتری دارد.
پایین بودن حساسیت اهرم مالی هم میتواند به این معنی باشد که مدیران شرکت امکان بیشتری برای استفاده از اهرم مالی دارند و اگر بتوانند به درستی از چنین ابزاری استفاده کنند، احتمالا میتوانند سود بیشتری نصیب سرمایهگذاران کنند.
استفاده از اهرممالی در معاملات اعتباری
تا اینجا گفتیم که برای انواع فعالیتهای اقتصادی میشود از اهرم مالی استفاده کرد. پس باید بشود از این ابزار برای سرمایهگذاری در بورس هم استفاده کرد. راحتترین روش برای استفاده از اهرم مالی در معاملات سهام استفاده از اعتبار کارگزاری است. در واقعیت هم همواره بخش مهمی از معاملات سهام در بورس از طریق اعتبار یا همان اهرم مالی انجام میشود.
روش دیگر برای استفاده از اهرم مالی در بازار بورس، دریافت وام از بانک یا موسسههای مالی دیگر و خرید سهام با این وام است. مثلا اگر وامی با نرخ بهره سالانه ۱۸ درصد بگیرید و با بتوانید با استفاده از این وام در بازار سرمایه به سود سالانه ۶۰ درصدی برسید، توانستهاید با استفاده از اهرم مالی به سود مناسبی دست پیدا کنید.
مهمترین انگیزه برای استفاده از اهرم مالی در معاملات بورسی، کسب سود هرچه بیشتر در کمترین زمان است. اما از آنجا که نوسان قیمت سهام میتواند بسیار زیاد باشد، استفاده درست از اعتبار میتواند سود بسیار بالایی برای معاملهگر در پی داشته باشد و استفاده نابجا از آن میتواند حتی تمام سرمایه فرد را به باد بدهد. پس استفاده از اهرم مالی برای خرید سهام میتواند بیشترین میزان ریسک را داشته باشد.
استفاده از اهرم مالی در بورس میتواند به افزایش سود معاملهگر کمک کند، اما استفاده بیرویه از این ابزار ممکن است علاوه بر خود معاملهگر، به بازار سرمایه هم ضربه بزند. مثلا در دورههایی که شاخص بورس نزولی است، معاملهگرانی که از اهرم مالی استفاده میکنند در تسویه اعتباراتشان دچار مشکل میشوند و ممکن است مجبور شوند به هر قیمتی که شده سهامشان را بفروشند. در این حالت دوره نزولی بورس ممکن است طولانیتر شود و قیمت سهام بیشتر از حالت عادی افت کند. برای جلوگیری از چنین اتفاقاتی، سازمان بورس در سالهای اخیر در زمینه اعطای اعتبار از طرف کارگزاریها، سختگیریهای بیشتری انجام میدهد و دریافت اعتبار از کارگزاریها را مشروط به رعایت نسبت کفایت سرمایه و دریافت وثایق کافی کرده است.
استفاده از اهرم در قراردادهای مشتقه
بازار قراردادهای مشتقه، چه در ایران چه در جهان، یکی از جذابترین بازارهای مالی است. معامله قراردادهای اختیار و قراردادهای آتی از مهمترین بخشهای بازار ابزارهای مشتقه در بازار سرمایه ایران است و در معاملات مربوط به این ابزارها میشود از اهرم مالی هم استفاده کرد.
برای مثال، معاملهگرانی که وارد بازار آتی میشوند در ابتدای کار اهرم مالی ۱۰ دارند که این اهرم با توجه به شرایط و وجوه تضمین میتواند تغییر هم بکند. مفهوم «اهرم مالی ۱۰» هم این است که این معاملهگران میتوانند تا ۱۰ برابر سرمایه خودشان اقدام به خرید یا فروش کنند.
مثال: فرض کنید میخواهید در بازار آتی ۲ کیلوگرم زعفران بخرید (مقدار هر قرارداد آتی زعفران در بازار آتی ۱۰۰ گرم است، پس برای خرید ۲ کیلوگرم زعفران باید ۲۰ قرارداد آتی زعفران خریداری کنید). اما از آنجا که اهرم مالی شما برای معامله در بازار آتی ۱۰ است، پس میتوانید با یکدهم پول لازم این معامله را انجام بدهید. یعنی به جای اینکه پول ۲ کیلوگرم (۲۰ قرارداد) را بدهید، کافی است پول ۲۰۰ گرم (۲ قرارداد) را بپردازید. مثلا اگر پول هر قرارداد آتی زعفران ۱۵۰ هزار تومان باشد، با پرداخت ۳۰۰ هزار تومان میتوانید به اندازه ۲ کیلوگرم در بازار آتی زعفران بخرید.
نکته: اهرم مالی ابزاری برای «تکثیر سود و زیان» است. در مثال بالا، با ۳۰۰ هزار تومان توانستهاید معاملهای ۳ میلیون تومانی انجام بدهید و اگر در این معامله به سود برسید، سودی حاصل از ۳۰۰ هزار تومان مانند سود حاصل از ۳ میلیون تومان خواهد بود. اما اگر در این معامله زیان کنید، زیان حاصل هم مانند زیان حاصل از معامله ۳ میلیونتومانی خواهد بود که ممکن است در مقایسه با ۳۰۰ هزار تومان، مبلغ قابل توجهی باشد.
ابزار مشتقه چیست و چه کارکردی دارد؟
استفاده از اهرم مالی چه مزایا و معایبی دارد؟
با توجه به آنچه که تا کنون گفتیم، مزایا و معایب استفاده از اهرم مالی را میتوانیم به صورت زیر خلاصه کنیم.
مزایا
- افزایش سود شرکت بدون نیاز به افزایش میزان سرمایهگذاری
- انجام معاملاتی با ارزش چند برابر اصل سرمایه
- چند برابر شدن سود حاصل از معاملات
معایب
- استفاده از اهرم مالی همراه با ریسک است
- در صورتی که بازار طبق انتظار عمل نکند، زیان چندبرابری متوجه معاملهگر خواهد شد
گفتیم که اهرم مالی کاربردهای متنوعی میتواند داشته باشد؛ حتی هنگامی که از بانک وام میگیریم و با این وام خانه میخریم در واقع از اهرم مالی استفاده کردهایم. شرکتها با استفاده از این ابزار میتوانند با قبول ریسکی معقول، سود صاحبان سهمشان را افزایش بدهند و معاملهگران بورس میتوانند به کمک اهرم مالی، به معاملاتی با ارزش چند برابر سرمایه اولیهشان وارد شوند و سود معاملاتشان را حتی به چند برابر افزایش بدهند. اما استفاده از این ابزار ریسک دارد و در صورتی که بازار طبق پیشبینی جلو نرود، ضرر و زیان ناشی از آن میتواند حتی کل سرمایه اولیه را از بین ببرد.
عالی بود. بسیار جامع و کامل توضیح داده شده. واقعا استفاده کردم. 🙏 🙏 🌹