انتخاب سهام سودآور
آیا برای خریدن سهام استراتژی دارید؟ این مطلب کمکتان میکند
برای رسیدن به سوال راه انتخاب سهام سودآور باید اول کمی درباره آن حرف بزنیم؛ اگر بخواهید وارد یک فعالیت اقتصادی ساده (مانند راهاندازی یک سوپرمارکت، رانندگی تاکسی یا افتتاح یک لباسفروشی) شوید، احتمالا پیش خودتان حساب خواهید کرد که از این فعالیت اقتصادی چه مقدار سود نصیبتان خواهد شد و آیا این سود به مقدار سرمایهای که وارد آن کار میکنید میارزد یا نه.
همینطور اگر بخواهید در فعالیت اقتصادی شخص دیگری شریک شوید (مثلا یکی از آشنایانتان از شما میخواهد مقداری پول بگذارید و در مغازه کفشفروشی او سهیم شوید) باید ببینید آیا فعالیت اقتصادی طرف مقابل سودآور است یا نه و اگر سوددهی دارد، نسبت این سود به سرمایهای که درگیر میکنید چقدر است. بدون شک هیچ کس هنگام راهاندازی یک کار جدید یا شریک شدن با شخص دیگر، دنبال زیان نیست و اگر ببیند فعالیت مورد نظر زیانده است، منطق اقتصادیاش میگوید که وارد آن فعالیت نشود.
شرکتهای بورسی هم در واقع فعالان کوچک، متوسط و بزرگ اقتصایاند و میشود سودآوری (یا زیاندهی) فعالیت اقتصادی آنها را به دقت بررسی کرد. کسانی هم که اقدام به خرید سهام یک شرکت میکنند، در واقع در فعالیت اقتصادی آن شرکت شریک میشوند و این حق را پیدا میکنند که در سود (یا زیان) آن شرکت هم سهیم شوند. مثلا اگر شرکتی به ازای هر سهم، در یک سال ۵۰ تومان سود ساخته باشد، شما هم اگر هنگام برگزاری مجمع عادی سالانه شرکت سهامدار آن شرکت باشید، به ازای هر سهم ۵۰ تومان به شما تعلق خواهد گرفت. چنین سهامی را اصطلاحا سهام سودآور میگویند و تشکیل سبدی از این نوع سهام (اگر سهمها بهدرستی انتخاب و در قیمت مناسب خریداری شوند) کمترین ریسک را متوجه سرمایه شما خواهد کرد.
سهام سودآور و ارزشمند چه ویژگیهایی دارند؟
توجه: بررسی دقیق فعالیت اقتصادی شرکتها و برآورد سودآوری سالهای گذشته و آتی آنها و نیز ارزیابی کیفیت سودآوریشان در حوزه تحلیل بنیادی (فاندامنتال) قرار میگیرد که دنیای بیپایانی از مطالب و روشها و استراتژیها را با خود میآورد. در اینجا قطعا فرصت آن را نداریم که وارد جزئیات شویم و میخواهیم صرفا با ویژگیهای سهام سودآور آشنا شویم.
ویژگیهای سهام ارزشمند
تداوم سودآوری سهام
سهام یک شرکت زمانی ارزشمند است که آن شرکت سودآوری مداوم و رو به افزایش داشته باشد. هنگام انتخاب سهم، روند فروش و سودآوری آن را در سالهای گذشته بررسی کنید و ببینید آیا مقدار سود خالص شرکت رو به افزایش بوده است یا نه و اگر در مقطعی روند سودآوری با افت مواجه شده، دلیل آن چه بوده است. تداوم سودآوری و افزایش سالانه مقدار سود خالص، مهمترین مولفهای است که میتواند به رشد قیمت سهام کمک کند.
جریان نقدینگی مناسب
گاهی اوقات ممکن است شرکتی در صورتهای مالیاش مقدار زیادی سود مشخص کند، ولی این سود صرفا روی کاغذ وجود داشته باشد و عملا آن مقدار پول وارد شرکت نشده باشد. بررسی این موضوع با مطالعه دقیق صورتهای مالی امکانپذیر است، ولی یک راه ساده این است که ببینید شرکت در سالهای گذشته چه مقدار سود بین سهامدارانش تقسیم کرده و آیا مقدار سودی که تقسیم کرده، با مقدار سودی که در گزارشهایش آمده همخوانی دارد یا نه.
اگر میخواهید سرمایهگذار موفقی شوید، سعی کنید حتی اگر با صنایع مختلف آشنا نیستید، به مرور دانشتان را در این حوزهها افزایش دهید و درباره دورههای رونق و رکودشان، جایگاهشان در اقتصاد کشور و چشمانداز آینده این صنایع آشنا شوید. سپس سراغ شرکتهایی بروید که فعالیت شفافتری دارند و شما هم میتوانید با مرور گزارشهایشان از کسبوکارشان سر در بیاورید. هرقدر شرکتی را که میخواهید سهامش را بخرید بیشتر بشناسید، در واقع ریسک سرمایهگذاریتان را کاهش دادهاید
مزیت رقابتی
فعالیتهایی که سودآوری بالایی دارند معمولا شرکتهای متعددی را جذب خود میکنند و به مرور زمان به دلیل رقابتی که بین این شرکتها ایجاد میشود، حاشیه سود آن فعالیت کاهش مییابد. اما اگر شرکتی به هر دلیلی (داشتن حق ثبت اختراع، داشتن برند معتبر، دسترسی به فناوریهای پیشرفته و غیره) بیرقیب باشد، این موضوع میتواند تضمینی برای سودآوری آن شرکت در بلندمدت باشد. تشخیص مزیت رقابتی ساده نیست و گاهی نیاز به بینش اقتصادی درست از وضعیت آینده یک صنعت یا حتی کل اقتصاد یک کشور و جهان دارد. ولی همیشه باید به دنبال نشانههایی باشید از مزیتهای رقابتی شرکتهایی که قصد سرمایهگذاری روی آنها را دارید.
مدیریت مناسب در انتخاب سهام سودآور
شرکتهایی که مدیریت مناسبی ندارند به مرور زمان از رقیبانشان عقب میمانند و نمیتوانند از سرمایههایی که در اختیارشان قرار گرفته به درستی بهره ببرند. شرکتهایی که درگیر فساد مالی بودهاند ممکن است گزینه مناسبی برای سرمایهگذاری نباشند. یکی از نشانههای مدیریت مناسب روند رشد خود شرکت در سالهای گذشته و چشمانداز مثبت توسعه شرکت در آینده است. اگر شرکتی بخشی از سود سالانه را صرف سرمایهگذاری مجدد کند بهمرور میتواند بزرگتر شود و سود خالص بیشتری تولید کند. همیشه به طرحهای توسعه شرکتها توجه کنید و ببینید بهرهبرداری از این طرحها منجر به تغییرات با اهمیتی در سودآوری خواهد شد یا نه. شرکتهای بازار سرمایه ایران موظفند در گزارشهای تفسیری خود وضعیت طرحهای توسعهشان را به اطلاع همگان برسانند و مشخص کنند این طرحها چه زمانی به بهرهبرداری خواهند رسید. راهاندازی بعضی از این طرحها گاهی میتواند مقدار فروش و سود خالص شرکت را تا ۲ برابر و حتی بیشتر افزایش دهد. سرمایهگذاری بلندمدت روی سهام این شرکتها و شرکت در افزایش سرمایههای احتمالی، گاهی میتواند بازدهی خیرهکنندهای به همراه داشته باشد.
فعالیت اقتصادی قابل درک
سرمایهگذاران موفق تاکید دارند که بهتر است روی سهام شرکتهایی سرمایهگذاری کنید که کسبوکارشان را درک میکنید. بعضی از شرکتها مدلهای تجاری پیچیدهای دارند که درک ماهیت آن ممکن است خارج از تخصص ما باشد. حتی ممکن است با مطالعه مدل کسبوکار این شرکتها هم نتوانید کسبوکارشان را بهدرستی درک کنید یا اینکه اصلا به این نتیجه برسید که مدیران این شرکت زیادی خوشبیناند و چنین کسبوکاری آنقدرها هم که گفته میشود سودآور نیست.
نکته: اگر میخواهید سرمایهگذار موفقی شوید، سعی کنید حتی اگر با صنایع مختلف (ساختمان، سیمان، فولاد، پتروشیمی، زراعت و غیره) آشنا نیستید، به مرور دانشتان را در این حوزهها افزایش دهید و درباره دورههای رونق و رکودشان، جایگاهشان در اقتصاد کشور و چشمانداز آینده این صنایع آشنا شوید. سپس سراغ شرکتهایی بروید که فعالیت شفافتری دارند و شما هم میتوانید با مرور گزارشهایشان از کسبوکارشان سر در بیاورید. هرقدر شرکتی را که میخواهید سهامش را بخرید بیشتر بشناسید، در واقع ریسک سرمایهگذاریتان را کاهش دادهاید.
روش یافتن سهام مستعد رشد
گاهی ممکن است شرکتی تمام ویژگیهای یک شرکت سودآور را داشته باشد و مقدار سود خالص آن هم سالبهسال رو به افزایش باشد، اما این به آن معنی نیست که همین فردا بروید و بخش بزرگی از سرمایهتان را به سهام این شرکت تبدیل کنید. نکتهای که هنگام خرید سهام چنین شرکتی باید به آن توجه داشته باشید، قیمت روز سهام آن شرکت و نسبت آن با مقدار سود سالانه آن شرکت است. گاهی ممکن است به دلیل نوسانهای بازار سرمایه و رفتارهای هیجانی سهامداران، قیمت سهام شرکت بیش از اندازه بالا رفته باشد و به اصطلاح قیمت سهم بالاتر از ارزش ذاتی باشد و دیگر ارزنده نباشد. در چنین مقطعی، خرید سهام این شرکت ریسک بالایی خواهد داشت و حتی ممکن است در کوتاهمدت باعث ضرر و زیان شما شود.
ارزش ذاتی
برای تعیین ارزنده بودن یا نبودن سهام یک شرکت، به معیار مشخصی نیاز داریم. تعیین این معیار مشخص کار راحتی نیست و در تحلیل بنیادی، روشهای مختلفی برای تعیین این مقدار وجود دارد. بهطور کلی میتوان گفت که در دانش مالی ۳ رویکرد عمده برای ارزشیابی سهام شرکتها وجود دارد:
- ارزشیابی بر مبنای تنزیل وجوه نقد آتی
- ارزشیابی بر مبنای محاسبه خالص ارزش داراییها یا Net Asset Value که به اختصار NAV یا ناو گفته میشود
- ارزشیابی بر اساس مقایسه شرکتهای مشابه که بررسی نسبت P/E (یا قیمت به سود) مربوط به همین روش است
نکته: هر کدام از این روشها ممکن است برای ارزشیابی نوع خاصی از شرکتها مناسب باشد. مثلا برای ارزشیابی شرکتهای سرمایهگذاری یا صندوقهای سهامی (از قبیل صندوقهای ایتیاف) معمولا از روش دوم یا همان محاسبه NAV استفاده میشود.
سرمایهگذاری که به دنبال سرمایهگذاری بر مبنای ارزش ذاتی شرکتهاست، بعد از محاسبه ارزش ذاتی شرکت مورد نظر، به قیمت روز سهام نگاه میکند و اگر قیمت تابلو پایینتر از ارزش ذاتی شرکت بود، اقدام به خرید سهام آن شرکت میکند. قاعده کلی این است که قیمت طی زمان به سمت ارزش ذاتی میل خواهد کرد. در نتیجه اگر قیمت سهام شرکتی پایینتر از ارزش ذاتی باشد، سهام آن شرکت مستعد رشد خواهد بود.
روش یافتن سهام سودآور برای سرمایهگذاران حقیقی
سرمایهگذاران معمولی روی همه این روشها تسلط ندارند، اما مطالعه درباره آنها و بررسی وضعیت شرکتها بر اساس این روشهای ارزشیابی میتواند به کاهش ریسک سرمایهگذاری آنها کمک چشمگیری برساند. سادهترین چیزی که در این روشهای ارزشیابی میتوان به آن توجه کرد، نسبت P/E یا قیمت به سود است. در این روش، سرمایهگذار هنگام خرید سهام به این نسبت دقت میکند و هرچه این نسبت پایینتر باشد، سهام آن شرکت را ارزندهتر تشخیص میدهد.
مثلا ممکن است سود سالانه شرکتی ۱۲۰ تومان باشد و سهام این شرکت روی تابلو بورس با قیمت ۲۴۰۰ تومان معامله شود. در این حالت، نسبت P/E برای این شرکت عدد ۲۰ خواهد بود. اینجا ممکن است سرمایهگذار به این نتیجه برسد که این نسبت برای چنین شرکتی نسبت معقولی نیست و در نتیجه قیمت سهام بالاتر از ارزش ذاتی قرار گرفته است. چنین سرمایهگذاری ممکن است بگوید نسبت P/E معقول برای این شرکت ۱۰ واحد است. در این حالت، سرمایهگذار منتظر میماند تا قیمت سهام این شرکت کاهش یابد و مثلا به محدوده ۱۲۰۰ تومان برسد. در این قیمت، نسبت P/E هم به ۱۰ واحد خواهد رسید و سرمایهگذار مثال ما در این قیمت اقدام به خرید سهام این شرکت خواهد کرد.
نکته یک: نسبت P/E مناسب برای صنایع و شرکتهای مختلف یکسان نیست. بعضی از شرکتهایی که انتظار میرود سودآوریشان در آینده رو به رشد باشد (مثلا طرح توسعه دارند یا انتظار میرود قیمت محصولشان رشد کند)، ممکن است P/E بالاتری بگیرند و بعضی از شرکتهایی که به اصطلاح بالغ شدهاند و دیگر انتظار نمیرود رشد چندانی داشته باشند (مثلا ظرفیت تولیدشان مشخص است و دیگر قرار نیست این ظرفیت را افزایش بدهند) نسبت P/E پایینتری میگیرند.
نکته ۲: کیفیت سودی که شرکت میسازد هم میتواند روی ارزندگی و نسبت P/E سهام تاثیرگذار باشد. سودی که حاصل از فعالیتهای اصلی شرکت باشد (سود عملیاتی) معمولا تکرارپذیر است و در سالهای آتی هم شرکت میتواند این سود را تکرار کند. اما اگر سود شرکت حاصل از فعالیتهای اصلی و عملیاتی شرکت نباشد (سود عملیاتی) در سالهای آینده قابلیت تکرار را نخواهد داشت. مثلا اگر شرکتی زمین یا ساختمان بفروشد و از محل فروش این املاک سود شناسایی کند، این سود قابلیت تکرار ندارد و در نتیجه تاثیر زیادی روی ارزش ذاتی شرکت نخواهد گذاشت. پس هنگامی که سراغ سودآوری شرکت میروید به این نکته دقت کنید و ببینید چه مقدار از این سود حاصل فعالیتهای اصلی شرکت است و چه مقدار حاصل فعالیتی است که فقط یک بار امکان انجام آن وجود دارد. در چنین مواردی هم نسبت P/E پایینتری برای شرکت در نظر گرفته میشود.